4:

می گویند هر هفته

راس ساعت هفت شب

همه ی مردگان بی گور

به دیدن کس و کار خویش می آیند.


الان

من بیست و پنج سال است

رفته ام ماهیگیری،

که بگویم حال دختر معطر ماه ... خوب است.


عجیب است

میان این همه عدد

25 از کجا آمده است؟

من که ماهیگیر نیستم...!

تو تب داری پسر!


چقدر خسته ام از مرور این همه خواب

تحمل این همه اندوه،

دلم می خواهد

پایان همه ی جمله های جهان

یک علامت تعجب بگذارم و خودم را خلاص کنم!

می ترسم حروف چین خسته

حواس اش نباشد،

گاهی به جای است

است بیاید

اما است با است... چه فرقی دارد؟


تو تب داری پسر!

ما... مجبوریم همین طور

هی بی ربط راه برویم

بی ربط زندگی کنیم

بی ربط حرف بزنیم

و...

(این واژه ی واو هم...)


تو تب داری پسر!


#سید_علی_صالحی  🍃🍃


۱ ۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان